رابطۀ بین تمرکز ذهن و موفقیت
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۳۷۰۱۲
یکی از شرایطی که زمینه ساز توسعۀ یک جامعه میشود، فرصتی است که به افراد داده میشود تا «خاص بودن» خود را پرورش داده، استعداد خود را کشف کرده و به ظهور برسانند. به میزانی که دخالت دولت در کلیت یک جامعه افزایش یابد، فرصت رشد فردی و خاص بودن کاهش مییابد. چهل سال پیش، حکومت چین تصمیم گرفت فرصت خاص بودن در فعالیت اقتصادی را به مردم اعطا کند و نتیجه آن افزایش درآمد سرانه از 200 به 10/000 دلار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اینکه با انسان اینگونه برخورد شود طبعاً ناشی از تعاریف خاص در فلسفه و فرهنگ یک جامعه است که در ناخودآگاه نظام اجتماعی و اقتصادی آن نهادینه شده است. به عنوان مثال، روسیه طی 900 سال سابقۀ تاریخی، در هیچ مقطعی علی رغم وسعت و منابع طبیعی بینظیر، نتوانسته چنین فرهنگی را بسازد. در روسیه تزار، شوروی و فدراسیون روسیه، فرد معمولاً در حال انطباق فکر وعمل خود با دولت و حکومت زندگی کرده و خروجی آن ترس، امتناع و عقب ماندگی بوده است. چین، اندونزی، سنگاپور و ویتنام، حداقل در فعالیت اقتصادی به فرد فرصت دادهاند و جواب گرفتهاند. در سنگاپور، مسئولان یک دبیرستان با هماندیشی اولیای دانش آموزان، فرآیندی را طراحی میکنند تا در 14-15 سالگی، استعداد فرد را شناسایی کنند و او را در مسیر تبلور آن استعداد یاری بخشند. اگر دانشآموز مهارتهای هنری دارد، او را ملزم نمیکنند که حتماً باید مهندسی برق بخواند. اگر دانشآموز دیگری در یک ورزش خاص استعداد فوقالعادهای دارد، در فضای جامعه و خانواده، او را مجبور نمیکنند که باید در پزشکی مدرک بگیرد. این سیستم آموزشی باعث میشود هر فردی، فرصت شکوفایی استعداد خود را پیدا کند. نتیجه آن میشود که سنگاپور با 5.5 میلیون جمعیت، منابع صفر و مساحتی معادل شهر تهران، تولید ناخالص داخلی فراتر از ایران داشته باشد.
این نویسنده از دوران دبیرستان خود آموخته که جذابترین و آموزندهترین بخش یک کتابفروشی، بخش زندگینامه(Biography) است به طوری که شخصی در 200-300 صفحه، دهها درس و رموز زندگی را به مخاطب منتقل میکند. طی چند دهه و مطالعه چند صد بیوگرافی از دانشمندان، مخترعین، هنرمندان، سیاستمداران و اقتصاددانان، یک نکته مشترک قابل تامل و عمومی در طیف متنوع این زندگینامه ها قابل مشاهده است: افرادی که در زندگی موفق بودهاند، به این معنا که جواب گرفتهاند، ابداعی کردهاند، خلاقیتی نشان دادهاند، ساختاری بنا کردهاند، گرهای باز کردهاند، میراثی به جای گذاشتهاند، آجری روی آجر چیدهاند، علاوه بر ویژگیهای متعدد، یک ویژگی مشترک و منحصر به فرد داشتهاند: در کار و فعالیت و زندگی خود «تمرکز» داشتهاند. بدون تمرکز نمیتوان خاص بود و نمیتوان فرآیندی طی کرد تا اثری به جای گذاشت. متمرکز بودن، سیستم داشتن، پایدار بودن، استمرار داشتن، حوصله داشتن، خسته نشدن، صبور بودن، افق داشتن، فراز و نشیبها را تحمل کردن و اعتماد به نفس داشتن، ضرورت رشد فرد، نهاد، بنگاه، جامعه و کشور است. ساختار اجتماعی و دولتی در تحقق این اصل بسیار تعیین کننده است.
در بسیاری از کشورهای جهان سوم، کانونی ترین مانع پیشرفت و خلاقیت افراد، نهاد دولت است. عموم کشورهای آسیایی دموکراتیک نیستند ولی حداقل در فعالیتهای اقتصادی دست مردم را باز گذاشته اند. یکی از ویژگیهای منطقۀ خاورمیانه، تمایلِ شدیدِ فرهنگی نسبت به کنترل فرزند، کارمند، شهروند و کلاً زیر مجموعه است و این باعث میشود نوآوریهای افراد به حداقل برسد. ساختار یک جامعه و حکومت هم می تواند مانع باشد و هم مشوق. در مسابقات اسب دوانی، پوششی از چرم (Blinders) را بر روی سر اسب میگذارند تا اسب فقط به جلو نگاه کند و در حین دویدن و مسابقه، به چپ و راست نگاه نکند و انرژی خود را رو به جلو و افق پیش رو معطوف کند.
اولویتها را چگونه باید تعیین کرد؟ یک، دو و سه یک کشور چیست؟ یک، دو و سه یک بنگاه اقتصادی چیست؟ یک، دو و سه یک فرد چیست؟ چگونه یک شهروند میتواند با دهها شغل همزمان، تمرکز، کارآمدی و جواب گرفتن از زندگی را داشته باشد؟ بودجۀ یک کشور چگونه طراحی و تنظیم میشود؟ انگلیسیها میگویند یکی از راههای شناخت یک فرد این است که چگونه پول خود را خرج میکند. چرا سوییس خاص است؟ چون حدود خود را می شناسد. چرا روسیه مشکل دارد؟ چون فراتر از توان اقتصادی خود، ادعا دارد. چرا شرکتها ورشکسته میشوند؟ چون اولویتهای خود را تشخیص نمیدهند، شرایط را دقیق نمیسنجند و میان منابع و اهداف، تعادل برقرار نمیکنند. چرا یک شبه به پول و ثروت رسیدن، خیلیها را گرفتار میکند زیرا فرآیندها را طی نکردهاند.
یکی از نکات برجستهای که این نویسنده یکبار از هانس-دیتریش گنشر (Hans-Dietrich Genscher)، وزیر خارجه اسبق آلمان شنید این بود که: یک سیاستمدار باید تشخیص دهد چه وقت از قدرت کنارهگیری کند. گنشر در اوج قدرت خود زمانی که دو آلمان متحد شدند و او را همگان معمار وحدت آلمان شناخته بودند از وزارت خارجه کناره گیری کرد. این تفاوت بین سیاست مدار آلمانی و جهان سومی است: در جهان سوم، اکثر سیاست مداران به سیاست علاقه دارند چون میخواهند خوب زندگی کنند. اما در آلمان، سیاست مداری یعنی حل مشکلات و باز کردن گرهها. نِلسون ماندلا علی رغم اصرار نخبگان سیاسی و عامۀ مردم، از شرکت در دورۀ دوم ریاست جمهوری امتناع کرد و گفت: یک دوره پنج ساله برای انتقال به جمهوریت کافی است. میخواهم کار عام المنفعه انجام دهم؛ دیگران بیایند مدیریت کنند. شناخت اولویتها و حفظ تمرکز، یک هنر خارق العاده انسانی است. هم اکنون ماندلا شخصیتی ماندگار در سطح جهانی است. او متوجه شد که «خاص بودن» او در بیرون ماندن از قدرت است. از این رو، چقدر یک فرد، یک بنگاه اقتصادی، یک نهاد مدنی و یک حکومت باید فکر کند، مشورت کند، بحث کند، طوفان مغزی (Brainstorming) به پا کند، گوگل کند، جدل کند، مناظره کند، کتاب بخواند و خط خطی کند تا به فرمول و معماری «خاص بودن» و «تمرکز» خود برسد و با سنجش و Navigation مرتبِ شرایط محیطی، آن تمرکز را حفظ کند. پخش بودن ذهن، آفت و مانع بزرگی برای رشد است زیرا از تمرکز انرژی جلوگیری میکند. پخش بودن فعالیتهای یک دولت نیز به موفقیت آن نمیانجامد.
چگونه میتوان از پخش بودن ذهن افراد و یک نظام اجتماعی جلوگیری کرد؟ تجربۀ بشری میگوید به میزانی که استخدام کنندۀ اصلی در یک کشور نزد بخش خصوصی باشد به همان میزان، افراد و سیستم اجتماعی میآموزند تا میان منابع و اهداف، توازن برقرار کنند. بخش خصوصی است که سیستم میفهمد، متوجه زمان است، منابع را بهینه سازی میکند، هدفی خارج از واقعیت تعیین نمیکند، میگوید اشتباه کردم، اول به همسایه صادر میکند بعد به بولیوی، هزینه حساس است، کار از هشت صبح شروع میشود، پرسنل با بربری سر کار نمیروند بلکه صبحانه را منزل میخورند، باید به سهام داران پاسخگو باشد، مدیری کاردان نباشد باید استعفا دهد، با احساسات تصمیم نمیگیرد، با اعداد و ارقام تحلیل میکند، مرتب به آینده فکر میکند، معنای رقابت را درک میکند، رضایت مصرف کننده برای او جدی است، اگر دروغ بگوید اعتبار و سهم بازارخود را از دست میدهد و در نهایت با واقعیت مدیریت میکند. بهترین گواه این تحلیل جایگاه آلمان، چین، آمریکا، ژاپن و کرۀ جنوبی در نظام جهانی است. در این کشورها، جهتگیریها، اولویتها و استفادۀ بهینه از منابع، تحت تاثیر بنگاهداری اقتصادی است. در تاریخ این کشورها، تمرکز ذهنی و عملی در اقتصاد به تمرکز ذهنی و عملی در سیاست انجامیده است. شهروندان در این فضا، با ذهنهای متمرکز پرورش پیدا میکنند.
منبع: کانال دکتر محمود سریع القلم
216216
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1827893منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: توسعه پایدار توسعه علمی محمود سریع القلم اولویت ها یک جامعه خاص بودن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۳۷۰۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لزوم تمرکز فعالیتهای عمرانی در معاونت فنی شهرداری تهران
تنی چند از اعضای شورای شهر تهران بر لزوم تمرکز فعالیتهای عمرانی در معاونت فنی شهرداری تاکید کردند.
به گزارش ایسنا، ناصر امانی در واکنش به وضعیت پروژههای عمرانی در شهر تهران با بیان اینکه حدود ۴ ماه قبل نامهای به هیات رئیسه نوشتم که در آن در مورد جابجایی درختان در برخی مناطق به دلیل پروژه های عمرانی هشدار دادم، گفت: در آن نامه قید کردم که باید جابجایی درختان در فصل مناسب و با رای کمیسیونهای مربوطه و با رعایت قوانین و مقررات و اصول جابجایی باشد.
وی با بیان اینکه صورتجلسه پروژهها را که نگاه کردم، دیدم که برای اجرای پروژههایی همچون یادگار امام در شاخه شرقی و غربی، شهید شوشتری در منطقه ۱۴ و ۱۵ و... باید هزاران درخت جابهجا شود، گفت: اینطور که مشخص بود باید درختانی جابجا شوند و باید این جابجایی با طی کردن روند قانون و رای کمیسیون ماده ۷ باشد و در دو پروژه منطقه ۵ و خیابان تهرانپارس درختان در حال جابهجایی هستند اما اطلاعرسانی نمیشود، مردم این حجم از جابهجایی را میبینند و برایشان سوال پیش میآید.
همچنین تشکری هاشمی، رئیس کمیسیون حملونقل شورای شهر تهران با بیان اینکه در شهرداری تهران یک معاونت تخصصی برای ساختوساز داریم و آن هم معاونت فنی و عمرانی است گفت: بعضا دیده میشود که سازمانها و شرکتها و... بخشی برای اجرای پروژههای عمرانی دارند .باید در شورای شهر تهران یک مصوبه قاطع داشته باشیم که فقط معاونت فنی و عمرانی ساخت و سازها را انجام دهد.
وی با بیان اینکه برخی از پروژهها باید به تایید معاونت فنی و عمرانی برسد، گفت: تقاضا دارم پروژهها با تایید ضرورت معاونت فنی اجرایی شود و شهردار تهران قول داده بودند که برای پروژهها روزشمار و ماه شمار بگذارد که ما چیزی ندیدیم.
امانی همچنین تاکید کرد: باید تجهیزات فنی و هوشمندسازی تونل آرش - اسفندیار نصب شود.
حجتالسلام آقامیری رئیس کمیته عمران شورای شهر تهران نیز با بیان اینکه همه کارهای عمرانی به معاونت فنی و عمرانی سپرده شود، گفت: حتی هلدینگ مترو نیز باید به زیرمجموعه معاونت فنی برگردد و از هیات رئیسه میخواهم که معاونت فنی و عمرانی نیز به مانند معاونت حمل و نقل هر ماه به شورای شهر بیاید و در مورد روند پیشرفت ۳۶ پروژهاش توضیح دهد.
انتهای پیام